در روسیه پس از شوروی وضع مطالعه دیالکتیک بدتر از قبل شده است. فلسفه به طور فزایندهای به بررسی نظریههای فلسفی ناچیز و جزئی، به فلسفهبافی یعنی بحثهایی که ادای فلسفه را درمیآورند محدود میشود. و علت این امر فقط این نیست که بسیاری از فیلسوفان میترسند دماغشان را در دیگ جوشان زندگی فروبرند و ترجیح میدهند کاری با مسائل اجتماعی بزرگ نداشته باشند، بلکه دلیل مهمترش این است که روش نوین حل مسائل جدی یعنی روش دیالکتیکی را فرانگرفتهاند. و آن کسانی که به قلههای دیالکتیک هگلی صعود نکردهاند مجبورند در جلگههای باتلاقی پیش از هگل و پس از هگل پرسه بزنند.