منفلوطی دور نمایه ی آثارش را از محیط اجتماعی اش بر می گیرد. عشق، بدبختی، نومیدی، مرگ، فقر و هر حادثه و داستان دردناک و غم آلودی که جامعه اش را در بحران فرو برده است، از مضامین داستانهایش می باشد.
منفلوطی انسانی با احساس است. به فقیران با احساسی ژرف می نگرد و اشکهایش، «عبرات» را به پای آنان می ریزد و در عین حال با تندی بر ستمگران زمانه می تازد. در داستانهای کتاب «عبرات» اشتیاق فراوانی به اصلاح وضع جامعه از خود نشان می دهد؛ گرچه این داستانها از سبک و سیاق چندان استواری برخوردار نیست؛ ولی در جذب خواننده و تحت تاثیر قراردادنش موفق عمل می کند.
در پایان یادآور می گرددکه برای پر بار نمودن کتاب و استفاده ی بهتر خوانندگان، مترجمان به نگارش این مقدمه و افزودن برخی پاورقیها و نیز فهرستی از رمان نویسان و داستان پردازان و نمایشنامه نویسان جهان عرب پرداختند.