«شروعی تازه» حکایت مردانی است از جنس باران که ترنم زندگی را نثار همه میکنند. عشق حقیقی آنها برای ساختن فردایی بهتر، روح و جسمشان را پرتوان و خستگیناپذیر میکند. چشمه ای هستند که هرچه از دریای معرفتشان برداری، جریانِ آن بیشتر میشود، در جاده زندگی قدمهای خدا را میبینند و گامهایشان روز به روز برای رفع ناهمواریهای زندگی مردمشان، استوارتر میشود.
کتاب حاضر بخشی از زندگی شخصی و حرفه ای مردی از این تبار است؛ مردی که معتقد است آیندهی روشن و زیبا از آنِ کسانی است که به آن باور دارند. مردی که نگاه پر مهرش بر بلندای آسمانی است که عطر دیدگانش را بر خورشید میپاشد تا برایش غزلی از امید بسراید. لبخندش تیر خلاصی است به تمام سختیهایی که او را در ادامه این مسیر مصممتر میکنند، چون او قایق زندگی اش را به دست کسی سپرده است که صاحب ساحل آرامش است.