در این کتاب چارلز الیس، به خوبی توضیح میدهد که چطور افراد در بازارهای سرمایهگذاری مشارکت و فعالیت کنند. همهی ما باید به حرفهایش گوش فرا دهیم.
این کتاب در کنار کتاب «پیادهروی در والاستریت»، نوشتهی بورتون ملکیل و کتاب «در مورد صندوقهای سرمایهگذاری بیشتر بدانیم» نوشتهی جک باگل، باید در کتابخانهی هر سرمایهگذاری باشد. او در این کتابش که آخرین نسخه از آن نیز خواهد بود، به ما میگوید که صندوقهای ارزان سرمایهگذاری چطور میتوانند به سکوی پرش برای موفقیتهای بیشتر ما تبدیل شوند.
تأیید مشتاقانه و کاملاً منطقی سرمایهگذاری چند بعدی یا چند وجهی از سوی الیس، راهبردهای مدیریت فعال سرمایه را که در سرمایهگذاریهای امروز بسیار رواج دارند را به شدت سرزنش میکند. همانطور که الیس به درستی اشاره میکند، سرمایهگذاریهایی که سعی دارند بازار را شکست دهند، بهطور آسیبزایی از رسیدن به این هدفشان باز میمانند. از آنجایی که الیس کیفیت اطلاعات تحلیلی که توسط مدیران سرمایهگذاریهای چند جانبه انجام میشود را قبول دارد و میستاید، پس مشکل کجاست؟
اصل مشکل این است که مدیران معمولاً در انتقال مسئولیت پولی که به عنوان امانت از سوی سرمایهگذار در اختیار آنها قرار گرفته به خودِ سرمایهگذار، ناموفق عمل میکنند. آنها به جای اینکه سود سرمایهگذار را اصل قرار دهند که در این راه هم باید میزان داراییهای تحت مدیریت را برای موفقیت مدیریت فعال کاهش داد، این مدیران گول سرمایهگذاریهای اغراقآمیز با سودهای اغراقآمیز را میخورند و به سودهای کوتاهمدت دل میبندند.