پژوهش هرمنوتیکی در پی کشف معنای پدیدهها و تفسیر اهمیت آنهاست. ازآنجایی که انسان موجودی متفکر، خودآگاه و قادر به انتخاب است، نمیتوان او را، به هنگام بیماری، همچون ماشینی در نظر گرفت که خراب شده است. اضطراب و افسردگی صرفاً نشانههای ناخوشایندی نیستند که پزشک باید از میانشان بردارد، بلکه ممکن است حاکی از آن باشد که فرد احتیاج دارد کل رویکرد خود را به زندگی بررسی و تعدیل کند. به همین قیاس، رهیافت هرمنوتیکی به جامعه صرفاً به کشف روابط آماری میان متغیرهای اجتماعی ازپیشتعریفشده منحصر نیست. مؤلفان ما را با روشهایی آشنا میسازند که به کمک آنها میتوان انگیزهها، ارزشها و نگرشهای موجود جوامع را نیز مطالعه کرد. تعاملات اجتماعی انسان را نمیتوانیم بفهمیم مگر آنکه این مفاهیم زیربنایی را هم مورد بررسی قرار دهیم. طب جدید پزشکان را با طیف وسیعی از مسائل اخلاقی رودررو ساخته است که پزشکان قدیم با آن مواجه نبودهاند. در حال حاضر بحثهای زیادی درباره اخلاق پزشکی جریان دارد، نمونه بارز آن مجادلاتی است که بر سر اصول اخلاقی آزمایشهای تجربی روی جنین انسان در گرفته است. سوالاتی که دربارة شرکت بیمار در کارآزماییهای درمانی، دربارة «رضایت آگاهانه» و درباره اینکه تا چه اندازه، باید بیمار را در جریان بیماریش گذاشت، مطرح میشود، همه موضوعاتیاند که به رهنمودهای اخلاقی احتیاج دارد و باید مجمعی از صاحبنظران به نحوی شایسته دربارة آنها بحث کنند. هر کس این کتاب را بخواند و محتوای آن را دریابد، دیگر نمیتواند طب را رشتهای صرفاً تجربی و عملی بداند. همگام با پیشرفت طب، پرسشهای بیشتر و بیشتری مطرح میشوند؛ پرسش دربارة «حفظ حیات به هر قیمت ممکن»، «کیفیت زندگی و توزیع عادلانة درمان طبی و جراحیهای کمیاب و پرهزینه». پزشکان دیگر قادر نخواهند بود، بدون تأمل دربارة پیامدهای عمیقتر اقداماتشان، حرفة خود را صرفاً راهی برای نجات زندگی و تخفیف درد و رنج بیماران بدانند. (از مقدمة آنتونی استور)