رافر یه پسر شاد و بازیگوش بود که با سر به هوایی و گوش ندادن حرف خانوادش خودش و دردسر بزرگی می اندازه و تو این راه خواهرش را هم همراه خودش برده و او را گم کرده و عذابی که از این اتفاق برایش پیش میاد باعث می شد او از خود خیلیی شجاعت به خرج بده و به موجودی دیگر تبدیل بشه و با ماجراها و خطر های زیادی روبرو بشود و و سرانجام پس از اینکه درس ها و تجارب زیادی کسب کرده با پیدا کردن خواهرش به پیش والدینش بر می گردد.