کنت آلماویوا
باید بسیار نجیبانه بازی شود. البته با بزرگواری و آزادگی. فساد در عمق وجودش نباید تأثیری در آقامنشی رفتارش بگذارد، در اخلاق آن زمان، بزرگان تمام کارهای زنانه را به سخره میگرفتند. ایفای خوب این نقش آنقدر دشوار است که همیشه شخصیت قربانی میشود. اما اگر بازیگر خوبی اجرایش کند (مانند آقای مولِ)، سبب برجستگی تمام نقشها میشود و موفقیت نمایشنامه قطعیست.
جامهی پردهی نخست و دوم، لباس شکار است، همراه نیمچکمهی لباسهای قدیمی اسپانیایی. از پردهی سوم تا آخر باید جامهای نیک از همین دست باشد.
کنتس
آشفته از دو حس ناهمگون، تنها باید حساسیتی فروخورده را نشان دهد، یا خشمی بسیار ملایم، نباید هیچچیز در چشم تماشاگر منش پارسا و دلنشینش را خدشهدار کند. این نقش، یکی از دشوارترین نقشهای نمایشنامه، افتخاری به استعداد بزرگ دوشیزه سن ـ ول کدت افزوده است.
جامهی پردههای نخست و دوم و چهارمِ او ردایی راحت است هیچ آرایشی بر سر ندارد.او در اتاق خود است و ناآرام در پردهی پنجم، جامه و سر پوش سوزان را دارد.
- از متن کتاب -