
روزگار شیرین
برگرفته از خسرو و شیرین نظامی گنجوی
نسخه الکترونیک روزگار شیرین به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره روزگار شیرین
شیرین به دیدارش آمده بود و بیخبر آمده بود و او گیج بود و نمیدانست چرا. مگر تمام شده بود؟ بیستون که هنوز پابرجا بود. نمیدانست چند روز و چند ماه و چند سال است که میجنگد و میسنگد و این غول بدسرشت هنوز پابرجاست. به جای او شیرین گفت: «جانم به لب رسید و لب به جانان نرسید.»
نظرات کاربران درباره روزگار شیرین