«کابوسها»ی زیر را شاید بتوان «نشانههای سلامت عقل» دانست. هر شور و اشتیاقِ جداافتاده، در تنهایی خود، جنون است. سلامتِ عقل را میتوان همافزاییِ جنونها خواند. هر شورِ غالب، ترسی غالب میآفریند؛ ترس از ناباروری خود. هر ترس غالب، کابوسی تولید میکند و این کابوس، گاه در قالبِ خیالپردازیهای آشکار و خودآگاه سر بر میآورد، گاه در قالب شرمی فلجکننده، و گاه در قالب هراسی ناخودآگاه یا نیمه خودآگاه که فقط در رؤیاها مجال ظهور دارد. مردی که بخواهد در این دنیای پرخطر، سلامت عقل خود را پاس بدارد، باید در ذهنش، پارلمانی از ترسها برپا دارد که در آن،همهی ترسها به مهمل بودن سایر ترسها، رای داده و یاوه بودن یگدیگر را پذیرفته باشند. رویاپردازانِ کابوسهای زیر از این تکنیک بهره نبردهاند. امید است فرزانگی و شعور خواننده بیش از حضراتِ والامقامی باشد که صاحب این کابوسهایند.