رابینسون کروزو تاجری ثروتمند است که سفرهای ماجراجویانه اش در دریا و اقیانوس زمانی به پایان می رسد که او همچون کشتی شکسته ای تک و تنها سر از جزیره ای دور افتاده در می آورد. آنجا پسری به اسم جمعه را کشف می کند- ولی در عین حال کاشف محدودیت های استعدادهای فطری خود (دور از پول و ثروت) هم می شود.