چگونه یک دلال سهام آمریکایی، از طریق فروش سهام کمارزش به ثروتی باورنکردنی دست یافت؟
سال ۱۹۹۸ بود؛ سروصدای رقص و پایکوبی از خانهای لوکس واقع در لانگ آیلند، جزیرهای در انتهای شرقی شهر نیویورک به گوش میرسید. بوی سیگار و الکل در همه جای آن عمارت پر زرق و برق پیچیده بود و همهمه رقص مهمانان همچون ناقوس کلیسا در همه جا طنین افکنده بود. زنان و مردان، مست از عیاشی و خوشگذرانی، آنچنان سرگرم ضیافت مجللشان بودند که گویی فردایی وجود نداشت.
در آن شلوغی، ناگهان صدای آژیر خودروی پلیس سکوتی عمیق در میان جمعیت ایجاد کرد. نیروهای پلیسِ فدرال وارد خانه شدند و مستقیماً به سمت میزبان رفتند. میزبان کسی نبود جز جردن بلفورت که تا آن روز یکی از برجستهترین دلالان والاستریت بود. پلیسها در حالی که به دستهای او دستبند میزدند، او را از میان جمعیتِ مست به سمت اتومبیل هدایت کردند. این سرانجامِ آن امپراتوری عظیمی بود که بلفورت برای خود دست و پا کرده بود. بلفورت به اتهام کلاهبرداری و پولشویی دستگیر شد و مهمانان بدون هیچ واکنشی به رفتن او خیره شدند. بله! زمان افول امپراتوری بلفورت فرا رسیده بود.
جردن بلفورت در یک خانواده معمولی متولد شده بود و هیچگونه تحصیلات دانشگاهی در امور مالی نداشت. با این حال او در مدتی کوتاه توانست به چنان موفقیتی دست یابد که تبدیل به گرگ والاستریت شود؛ این لقبی بود که رقیبانش به او داده بودند.
جردن با طرز فکر و اعتماد به نفسی که در امر فروش داشت، توانست در سن ۳۱ سالگی عنوان یک میلیونر جوان را از آن خود کند. با این وجود دوران پادشاهی بلفورت در والاستریت دوام چندانی نداشت و او در سن ۳۶ سالگی دستگیر شد. داستان زندگی جردن بلفورت چیزی فراتر از یک قصه و روایت است. این زندگینامه، تفاوت طرز فکر افراد را در تجارت به تصویر میکشد. بلفورت در مدت زمانی که در زندان بود، با تشویق یکی از همبندانش تصمیم گرفت زندگینامهی خود را بنویسد. در حالی که او مشغول نوشتن سرگذشتش بود، آشوبی که در بیرون ایجاد کرد بود، هنوز به قوت خود باقی بود!
بعد از نوشتن کتاب، چندین ناشر برای چاپ آن به رقابت پرداختند و حتی هالیوود برای تبدیل کتابش به فیلم علاقه نشان داد. در نهایت فیلم «گرگ والاستریت» با بازی لئوناردو دی کاپریو ساخته شد. این فیلم با کارگردانی مارتین اسکورسیزی با هزینه ۱۰۰ میلیون دلار ساخته شد و با فروش بیسابقهاش، سودی بالغ بر ۲۹۲ میلیون دلار به دست آورد.
در این خلاصه کتاب صوتی داستان زندگی دلالی را خواهید خواند که توانست خود را از نقطه صفر به قله موفقیت برساند. او زمانی گفته بود: «من سیستمی برای فروش ایجاد کردم که باعث درخشیدن خودم و سایر افراد شده بودم، اما سیستم من چیزی کم داشت که به اعتبارِ بدون شرافت، ثروت و قدرتِ بدون مدیریت ختم شد؛ تمامی اینها باعث شد که کاخ موفقیتهایم یکشبه ویران شود.»
این خلاصه کتاب صوتی پرده از استراتژیها و اشتباهات بلفورت برمیدارد تا با مطالعهی آن بتوانیم به دیدگاه متفاوتی از تجارت برسیم.