چگونه یک زن در مسیر زندگی پر فراز و نشیب خود، به یک فرد تحصیلکرده و قدرتمند تبدیل شد.
آمریکا به عنوان کشوری با جمعیت بسیار متنوع شناخته میشود. این بدان معناست که عقاید، دیدگاهها و نژادهای مختلفی در این کشور حضور دارند و در کنار هم زندگی میکنند. از همان روزهای نخست شکلگیری این کشور، بزرگترین افتخار دولتها این بود که شرایط آزادی را برای تمام مردم فراهم کردهاند. آمریکا از همان ابتدا به عنوان یک سرزمین آزاد برای تمامی ادیان، ملیتها، تفکرات و نژادها معرفی و شناخته شد.
مهاجران آمریکایی سالها قبل به امید زندگی در سرزمینی آزاد، قدم به خاک این کشور گذاشتند و از همان ابتدا برای پیشبرد عقاید و باورهای مذهبی خود تلاش کردند. بسیاری از خانوادههای مدرنی که وارد آمریکا شده بودند، به دلیل باورهای مذهبیشان تصمیم گرفتند فرزندان خود را برای تحصیل به مدرسه نفرستند و در خانه به آموزش آنها بپردازند. آنها زندگی در مزرعهها و بخشهای کوچکِ شهر را ترجیح دادند تا راهشان از فرهنگ سکولار رایج در آمریکا جدا شود و باورهای فرزندانشان به خطر نیفتد. در واقع آنها میخواستند خانوادهی خود را از گرفتار شدن در فرهنگ بیدینی حفظ کنند.
در آن دوره بسیاری از آمریکاییها به «مورمونیسم» اعتقاد داشتند. این مذهب در اوایل قرن هجدهم توسط فردی به نام «جوزف اسمیت» رواج یافت که ادعا میکرد شخصاً با خدای پدر و عیسی مسیح ملاقات داشته است. ظهور این فرقه از مسیحیت درست همزمان با گسترش و توسعهی چشمگیر دنیای غرب و آمریکا بود.
در گذشته اغلب افرادِ معتقد به مورمونیسم در ایالت یوتا سکونت داشتند، اما در حال حاضر بسیاری از آنها در سرتاسر ایالات متحده زندگی میکنند. خانوادهی نویسندهی این کتاب نیز از افراد معتقد به مکتب مورمونیسم بودند.
خانواده وست اورها در مزرعهای در آیداهو و بالاتر از ایالت یوتا زندگی میکردند. این خانواده به هیچ عنوان شبیهِ یک خانواده آمریکایی و معتقد به مورمونیسم رایج در آن زمان نبودند. آنها با اینکه خود را مورمون مینامیدند، اما تعصبات مذهبی خاص خود را داشتند. اعتقادات آنها باعث ایجاد بسیاری از دشواریها برای فرزندانشان شد؛ هرچند فرزندان خردسال آنها تا بزرگسالی متوجه نمیشدند که خانوادههایشان تا چه اندازه غیرعادی هستند.
داستان زندگی تارا وست اور به این دلیل جالب توجه است که شجاعت مبارزه با اعتقادات متعصبانهی خانوادهاش را داشت و برای رسیدن به موفقیت، در مقابل خواستههای پدرش ایستادگی کرد. او با وجود شرایط سخت توانست رؤیاهای خود را دنبال کرده و استعدادهای خود را شکوفا کند.