رگا شهری در جنوب کوه بلند دماوند بود. پنج دروازۀ بزرگ در پنج جهت مختلف داشت که هرکدام از آنها به یک راه اصلی باز میشد. در میان دروازهها مازن از همه قدیمیتر بود و بر روی آن مار بزرگی به شکل برجسته هک شده بود… هنوز شب فرا نرسیده بود که بویی بد و خفهکننده در هوا بلند شد… در مرز روشنان قهرمانهایی داریم که ما را به دنیایی جدید از روزگاران بسیار کهن میبرند. این دنیا برای ما جدید است؛ چون تابهحال چیزی از آن نشنیده بودیم. دنیایی که نمیدانستیم در هزاران سال پیش در نزدیکی ما و در همین مرزهای ایران خودمان وجود داشته است.