توانايیهايی فراتر از ديگران ...
آيا شما هم جزو آدمهای بلاتكليف مثل من هستيد كه نمیدانند ارتباط ماورايی يا قدرتهای خاص برای برخی افرادِ مدعی وجود دارد يا نه! به راستی هر زمان به اين موارد برخورد كردهام كه كسی مدعی يا واقعاً دارای توانايیهای خاص مثل ذهن خوانی، ارتباط فكری، ديدن گذشته يا مواردی از اين دست بوده، چون توجيهی برايش نداشتهام بلاتكليف ماندهام!
من تصور میكنم شايد با گذر زمان و حتی پيشرفت علم (به عنوان يكی از ابزارهای انسان) به اين نتيجه برسيم كه چنين توانايیهايی در تفسير علمی هم جايی داشته باشند، منتها با دانستههای امروز ما آدمها، تفسير درستی از آن وجود ندارد. حتی در مسائل ساده و روزمره، مثلاً انرژیهای مثبت و منفی آدمها روی همديگر، بارها اين را تجربه كردهايم كه ناخودآگاه تحتتأثير انرژی خوب يا بد ديگران، بدون شناخت آنها قرار گرفتهايم (يا ديگران را تحت تأثير قرار دادهايم). پس در ضمن بلاتكليفی، خودم را با نفی اين موارد متقاعد نمیكنم و اين احتمال را میدهم كه مرور زمان، شايد اثباتی علمی و عقلی برای تائيد اين موارد داشته باشد.
اين پيش زمينه را گفتم چون نويسنده اثر از اين موضوع در داستانش استفاده كرده است. او يكی از افراد شناخته شده در ژانر تعليق و تا حدودی عاشقانه به ويژه در ميان منتخبين فهرست نيويورك تايمز بوده است. كتاب حاضر نيز علاوه بر چاپ به زبان اصلی، به زبانهای مختلف ترجمه و معرفی شده است.
تصور میكنم مهمترين اثرگذاری نويسنده بر مخاطب و در كليه آثارش همان ايجاد حس تعليق در رمان است. به ويژه در كتاب حاضر به خوبی روی اين موضوع مانور داده است. شايد حتی برای آنان كه به حسهای فراتر از معمول با ديده ترديد مینگرند اين داستان جذابيت خاصی داشته باشد. قهرمانی با توانايی خاص كه خودش نيز گاهی از بيان يا بروز آن ناراحت است، اما نمیتواند هميشه آن را ناديده بگيرد. سوژه كتاب نيز به اين جذابيت میافزايد و خواننده حرفهای را متقاعد میسازد.