پادشاهی اسکندر چهارده سال بود»
او پس از اینکه به تخت پادشاهی نشست، در نامهای به دلآرای، مادر روشنک و همسر دارا، نوشت: «همسر تو به دست وزیرانش کشته شد و من برای او آرامگاهی شاهانه ساختم. همه میدانند که من در پی آشتی با او بودم، اما او نپذیرفت. امیدوارم جای او در بهشت باشد. هیچکس از چنگال مرگ رهایی نخواهد یافت! بسیاری از بزرگان سپاه گواه هستند که او پیش از مرگ، از من خواست با روشنک ازداوج کنم. روشنک را به سوی من بفرستید تا مایهی آرامش دل من باشد. شما نیز میتوانید در اصفهان و یا هر جای دیگر که خودتان خواستید، بمانید.»
-بخشی از کتاب-