درباره چگونه به زندگی که همیشه آرزویش را داشتیم برسیم
- بخشی از کتاب:
عصرتون به خیر. میخوام یه لطفی کنید. همهی اونایی که خیلی هیجانزده هستند و بعدازظهر خیلی خوبی دارن بگن آره... شما رو نمیدونم ولی من از اینکه امروز در این مکان هستم خیلی خوشحال و هیجانزدهام. مطمئناً همهی شما دوست دارید که یه تغییری در زندگیتون ایجاد کنید و همهچیز دور و اطراف تون رو ارتقا بدید و بهبود ببخشید مگه نه؟ این کاریه که من انجام میدم. من به مردم کمک میکنم تا کاری که دوست دارند رو انجام بدن و در قبالش پول دریافت کنن. اگه حواستون به من جَمعه بگید آره... بحث امشبمون هم در همین مورده. اینکه کاری که دوست دارید رو انجام بدید و به خاطرش پول دریافت کنید، تمام. من اعتقاد دارم که اگر به مردم بیشتری کمک کنیم که کاری که دوست دارند رو انجام بدن، جرم و جنایت کاهش پیدا میکنه، روابط بین افراد بهتر میشه، جامعه استوارتر و محکمتر میشه. اگه با من موافقید بگید آره...
بیشتر ما در حقیقت، صبحها بلند میشیم و سر کار میریم تا بدهی هامون رو پرداخت کنیم. «رابرت کیوساکی» در کتاب «پدر پولدار- پدر بیپول» کار رو فقط خلاص شدن از شر بدهیها تعریف میکنه. هر روز ما، میلیونها آمریکایی، بیدار میشیم و میریم سر کار و مهارتها و محبتها و استعدادهامون رو در قبال یه برگه چک پول مبادله میکنیم؛ درحالیکه متوجه این حقیقت نمیشیم که لازم نیست برای بدست آوردن پول کاری رو که نمیخوایم انجام بدیم. میتونیم هر دو رو داشته باشیم. پس میخوام امشب در مورد گرفتار شدن بین رویا و کار صحبت کنم و به شما بگم که چطور میتونید از این گرفتاری خلاص بشید و به زندگی که همیشه آرزوش رو داشتید برسید و به مرحلهای بهتر و فراتر در زندگیتون گذر کنید چونکه حقیقت اینه که بیشتر مردم همینطور هستند. اونها بین چکهای پول و آرزوهاشون گرفتارند. سرنوشت این افراد کارهایی نیست که در طول روز انجام میدن. چیزهایی که باهاشون قبضها و بدهیهاشون رو پرداخت میکنن اون چیزهایی نیستن که باهاشون آیندشون رو میسازن. رویاشون اون کاری نیست که در حال حاضر دارن. از کجا میشه فهمید؟ وقتی که میری و به یکی از این افراد میگی: "سلام، اسم من «دُل ثرو» هستش اسم تو چیه؟ میگه: «پُل». بعد من میگم: خب، کارت چیه پُل؟ میگه: خب، من کارم فلان چیزه ولی واقعا دلم میخواست که اون یکی کار رو داشته باشم." تا به حال شده با کسی صحبت کنید که به شما بگه که کاری رو که داره دوست نداره و دوست داره کاری رو که همیشه در زندگیش میخواست رو انجام بده؟ چیزی به ذهنتون میاد؟ آمار و ارقام نشون میدن که ۸۷% آمریکاییها شغلشون رو دوست ندارن. پس به احتمال زیاد ۳۳% از ما واقعا میگن که از شغلشون بیزار و متنفر هستن. حالا میخوایم این کار رو کنیم. میخوایم از این دوره میبه عنوان یک فرصت برای رشد و بهبود خودمون استفاده کنیم. افراد موفق هیچوقت از سطح و موقعیت فعلی خودشون راضی نیستند. اونا همیشه در تلاش برای بهبود اوضاع خودشون هستند. نه فقط از نظر مالی، بلکه از نظر نفوذ و تاثیرگذاری بر دیگران.