درباره بهبود و توسعه سازمانی با رویکرد اجتماعی و بهره وری
در عصری که سازمانها بهصورت فرآیندهای محیطی پویا در حال تغییرند باید بتوانند خود را با عوامل محیطی تاثیرگذار مطابقت دهند. از دلایل وقوع تغییر در سازمان شک سازمان به خود و روشهای اجرایی سازمان و یا شفاف شدن و شناختن مسائل و مشکلات سازمانی است.
از آنجائی که شوکها یا ضربههای اقتصادی سازمان را بهطور مستمر تهدید میکند و رقابتها در حال تغییر شکل هستند. بنابراین سازمانهایی موفق هستند که به سرعت تغییرات برنامهریزی شدهای را با واکنش مناسب در این صحنه از خود نشان دهد و برای حفظ بقاء، خود را با تغییرات آینده سازگار نمایند.
اگر در هر نوع تغییر اصل بر خدمت رسانی و حل مشکلات باشد باید حاکمیت تفکر کارآمدسازی را بر اقدام شتابزده ارجح نمود، اینگونه تغییرات موجب تحرک و پویایی جدیدی شده و طیف وسیعی از خدمات تخصصی را در بخشهای مختلف بهوجود میآورد و از ثمره آن مشتریان(مردم) بهره میبرند.
تغییر روندی است که تمامی سازمانها آن را تجربه میکنند، در برخی از سازمانها تغییر بسیار آرام است و آنها در ظاهر با ثبات و از نظر ساختار، دوران پر قدرتی را سپری میکنند، اما ممکن است چنین سازمانهایی یک باره دچار تحول شدید یا اصطلاحاً دچار نوعی انقلاب درون سازمانی شوند.
از عوامل عمدهای که سازمان را وادار به تغییر میکند، یکی تغییرات در ساختار و حوزه کسب و کار است. دوم تغییرات فناوری است، استفاده از یک فناوری جدید میتواند باعث بهبود و ارتقاء کیفیت خدمات یا از دست دادن بازار یا یافتن روش پیشرفتهتر و ارزانتر نسبت به فناوری گذشته شود، تغییرات نوع دوم دارای سرعت بیشتری بوده و در کل باعث افزایش انتظارات مشتریان میگردد.
همه این تغییرات سازمانها را مجبور مینماید تا با الگوی مناسب و مستمر بهعنوان مدل OD حرکت نمایند.