انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که محوریترین ویژگی آن برپایی پیوند میان زندگی و بندگی و همچنین معرّفی دین بهعنوان منبعی الهامبخش و جهتدهنده در جریانهای اجتماعی برای دستیابی به سعادت دنیا و آخرت است، هماکنون در گام دوم و عصر جدید خود بهسرمیبرد. در این مرحله، مهد بنیادین تولّد، تکامل و تمدن انسانی یعنی خانواده بیش از پیش به برنامهای مبتنی بر فطرت و کرامت، عدالت و پیشرفت و آزادی و عزّت نیاز دارد. در این برنامه آنچه درخور توجّه و رسیدگی است، ابعاد گوناگون هستی انسان و نیازهای او در خانواده بهعنوان جامعهی کوچک، و میزان متناسب تأمین آنها در شرایط امروزی است. از میان این ابعاد، بُعد جنسی و تمایل به برقراری ارتباط با جنس مقابل، پرکششترین، جذّابترین و لذّتبخشترین نیاز مادی توصیف شده، تا جایی که علاوه بر متخصّصان علوم رفتاری، دانشمندان علوم دینی نیز بر این باورند که طغیان جنسی و نحوهی برخورد با آن، رابطهی مستقیمی با دستکم نیمی از کنشگری و پایبندی به دستورات دین و قوانین اجتماعی دارد! این باور درستیِ خود را در میدان عمل ثابت کرده؛ چراکه آمارهای جهانی روند وحشتناکی را در اکثر کشورها گزارش میدهند که منشأیی جز برخوردهای ناصحیح با این مسأله ندارد، از جمله:
افزایش تولید و مصرف محصولات مستهجن، خیز بلند شمار ولادتهای نامشروع، سیر صعودی موارد خیانت، طلاق، قتل و خودکشی، بالا رفتن سن ازدواج و بهتبع آن کاهش تمایل به تشکیل خانواده، شکلگیری و فعّالیت بیش از پیش باندهای قاچاق زنان و دختران، قانونی شدن تدریجی همجنسبازی در اکثر کشورها، شدّتیافتن شیوع و گوناگونی بیماریهای جسمی و روحی، گسترش فرهنگ تنوّعطلبی و تفنّنمآبی، افت تحصیلی بسیاری از دانشآموزان و دانشجویان، انزوا و بیتفاوتی نسبت به مسائل جامعه، دینگریزی و دینستیزی، پیدایش عادتهای عجیب جنسی و رژیمهای غذایی و انحرافهای مختلف دیگر.