فریتز تولم به قدرتمندترین مقام آلمان رسیده است. اما همواره همراه شهرت ترس و آسیب پذیری نیز به وجود می آید. در نتیجه ی مقامی که به آن رسیده است زندگی او و خانواده اش توسط "شبکه امنیتی" همه جانبه ی پلیس نظارت و محافظت می شود. تولم و خانواده اش در خانه ای که جرات ترک آن ندارند، به دام افتاده اند. برای آنها خانه تبدیل به جایی شده است که هر بازدید کننده ای مظنون است و هر شی ای ممکن است که بمب باشد. در چنین شرایطی تولم و خانواده اش صبر می کنند تا ببیند کی و چگونه تروریسم آتها را از پا در خواهد آورد.
هاینریش بل در رمان شبکه ی امنیتی جامعه ی آلمان در سال های ۱۹۷۰ را تصویر می کشد.
شبکه ی امنیتی بر اساس چندصدایی (پلی فونی) صداها و دیدگاهها نوشته شده است. فصل ها از دیدگاه تولم، دخترش سابین، هلگا هندلر (همسر عاشق سابین)، هوبرت هندلر (عاشق سابین)، رولف تولم، هولزپوک (رئیس عملیات امنیتی تولم)، ارنا بروئر (همسایه سابین) و... نوشته شده است. طیف گسترده ای از دیدگاه ها دارای تأثیر قابل توجه در رمان است به این معنی که خوانش یک نوع استدلال یا جهان بینی از آن دشوار است. مانند بسیاری از آثار دیگر بول، مکان این رمان در کلن و دهکده ها و مزارع اطراف آن است. شبکه امنیتی به این سوال می پردازد که چگونه جامعه ی آلمان پس از جنگ به ویژه از طریق پذیرش سرمایه داری و بازار آزاد جهانی شده عمل کرده است. بل بویژه تلاش می کند انگیزه ی تمایل به سمت خشونت و شورش را که گروه هایی، کشف و درک کند. در آن زمان، بسیاری از محافظه کاران، به ویژه با نگرانی،خواستار سرکوب نظم عمومی شده اند که شامل محدودیت شدید آزادی های مدنی است.