مارادونا نابغهای است که اگر دلش بخواهد، جلسهای یک میلیون دلاری را در کسری از ثانیه به هم میزند. او یک یاغی از زاغههای بوئنسآیرس است که بدون کراوات سفر میکند و ضد قهرمانی در هزاره سوم است که از دل داستانهای تخیلی بیرون آمده است. هیچ وقت از بیان احساساتش، اِبایی نداشته و غول کوچک اندامیاست که تمام عمرش با تابوها و با مرگ، مبارزه کرده است، چون برای او هر مصالحهای، امری غیرممکن به حساب میرود. با این حال، سال پشت سال گذشته و تاثیر زندگی جنجالی دیگو، بر روح و جسم او باقی مانده و ریکاوری هر بار برایش سختتر شده است.
در آوریل ۲۰۰۴ و همزمان با طی مراحل پایانی چاپ این کتاب، مارادونا به خاطر فشار خون بالا، از حال رفت و در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانی در بوئنسآیرس، بستری شد. طرفداران با اطلاع از موضوع، فوجفوج پشت در بیمارستان، چادر زدند. مردم جنوب ایتالیا در معابد برایش شمع روشن کردند و برای بهبودی قهرمانشان دست به دعا برداشتند. شرایط جسمی مارادونا همانند اخبار حوادث، روزانه به اطلاع تمام مردم دنیا میرسید. زمانی هم که شنیده شد ممکن است دیگو به پیوند قلب نیاز داشته باشد، چند نفر برای اهدای قلب، اعلام آمادگی کردند. او از مرگ نجات پیدا کرد و همچنان قلب خودش در سینه میزند.
در جریان یکی دیگر از جنجالهای مارادونا طی سالهای قبل هم خورخه والدانو، هم تیمیسابق و روزنامه نگار فعلی، در موردش نوشت: «دیگوی بینوا، برای سالهای سال، مُدام گفتیم تو خدا هستی، تو ستاره هستی، تو نجات بخش ما هستی. آنقدر که فراموش کردیم مهم ترین حرف را بزنیم که تو یک انسانی.»
در جریان این زندگینامه، بالاخره این همان انسان است که حرف میزند. مارادونا مثل تمام سالهای زندگیاش، اینجا هم رک و بیپرده صحبت میکند. او که در زاغهای به نام وییا فیوریتو در فقر به دنیا آمده و بزرگ شده، اینجا هم اصطلاحات و ناسزاهای کوچه خیابانی را کنار نمیگذارد.
فارغ از هر جنجالی، مارادونا یکی از بهترین فوتبالیستهایی است که تاریخ به خود دیده است. بازیخوانی او منحصربه فرد بود و اینکه چطور میتواند همه چیز را با دقت ببیند و همان طور که در این زندگینامه میبینید، تعریف کند، بینظیر جلوه میکند. تمام روایتهایی که دیگو از بازیهای مختلف روایت میکند، موبهمو بررسی شده و صحت آنها تایید میشود.
خوان ساستوریان، نویسنده آرژانتینی، میگوید مارادونا در اصل یک هنرمند است، چون از هیچ کس پیروی و تقلید نکرده و در واقع، آثاری خلق کرده که قبل از آن وجود نداشته است. در این کتاب، با داستانی پرتعلیق و پرحادثه روبرو میشویم که با روایت خودمانی، خنده آور و حتی شاعرانه شخص دیگو مارادونا، شنیدنی تر و جذاب تر هم میشود.