نوشتن از احمد کاظمی فرمانده دلاور و عزیز هشت سال دفاع مقدس کاری بس شگرف و طاقت فرساست.
احمد تا چشم به جهان پیرامون خود در جوانی گشود شاهد حکومتی ستمگر و وابسته بود بر این اساس برای مبارزه با آن سر از پا نشناخت و جانانه پنجه در پنجه دشمن دین و ایمان انداخت.
احمد کاظمی، دوست خوبی که همگان او را به مدیریت، اخلاق و رفاقت میشناسند. احمد بر سر دنیا با هیچکس حتی خودش معامله ننمود.
احمد مرد آخرت بود و مزد خود را گرفت.
هنوز روز تشییع احمد در اصفهان و گریههای حاج قاسم سلیمانی فراموشم نمیشود.
آن روز هیچکس فکر نمیکرد که این احمد است که دارد راهی آسمان میشود و فردا دیگر او را نخواهیم دید.
آن روز همه گریه میکردند ولی احمد در کنار حسین و مصطفی در بهشت خنده بر لب داشتند و شاهد بزم عزادار دوستانشان بودند.
احمد رفت ولی خاطرات او همیشه مانا و انسانساز است.
احمد رفت ولی الگویی شد برای آنانی که اورا ندیدند.
احمد رفت ولی محسن حججی با شهادت خود باز نام احمد را سرآغاز تیتر خبرهای جهاد و شهادت کرد احمد رفت و ماهم رفتنی هستیم، دعا کنیم رفتنمان مانند رفتن احمد به بهشت موعود باشد.
محمد مهدی بهداروند