محرومیت فاطمه(س) از دادرسی عادلانه یکی از ظلمهایی بود که در حق او روا داشتند، وقتی خلیفه با کسی نزاع دارد حق ندارد خودش در منصب قضاوت و داوری قرار گرفته و به نفع خوش حکم صادر کند. او در اینجا باید به یک «داور مستقل» تسلیم شود. به این دلیل که قاعدهی «حاکم باید حرف آخر را بزند» یک قاعده کلی نیست و به اختلاف شهروندان با یکدیگر اختصاص دارد، و شامل مواردی که حاکم طرف دعوا بوده و از او شکایت شده، نمیشود. از این رو دستگاه حاکمه حق نداشت علیه فاطمه(س) حکمی صادر کند. ولی انگار مصلحت اقتضا میکرد که اصول داوری عادلانه نادیده انگاشته شود!