عملیات روانی؛ دنیای باشدها است نه بایدها
جملهی بالا شاید در نگاه اول سخت جلوه کند اما با کمی تأمل متوجه میشویم که از لحاظ مفهومی دقیقا درست است. عملیات روانی یا به عبارت دیگر جنگ روانی یعنی تبدیل تئوریها به اعمال اصولی و قانونمندی که انجام آن منجر به کسب نتایج دلخواه میشود. تئوریها زمانی قدرتمندتر خواهند بود، که منطق " باشدها" را لحاظ کرده باشند. به زبان سادهتر یعنی: " من قصد دارم تا به خواستههایم جامهی عمل بپوشانم"، نه اینکه منتظر فراهم شدن شرایط زمانی و مکانی خاصی برای تحقق تئوری ها و تفکراتم بمانم!
از همین رو، سعی کردم با نوشتن این کتاب، تئوریها و تفکرات خودم را برای سایر علاقهمندان به این حوزه، به نگارش دربیاورم. هر چند قلم زدن در دنیای عملیات روانی آن هم در بخش خاصی مانند فضای مجاز، کار ساده ای نبود؛ خصوصا زمانی که قصد داشتم تا در مواردی، حرفهای جدیدی را برای مخاطبان بیان کنم. لذا با توکل بر خدای متعال و تکیه بر دانش تجربی، شروع به کار کردم و یک پله بالاتر از آموزش تاکتیکهای عملیات روانی را مدنظر داشتم، یعنی تبدیل فرد فعال و خوشفکر به یک طراح و مجری سناریوهای عملیات روانی در فضای مجازی.
در عصری که معروف به عصر اطلاعات و جنگ اطلاعاتی میباشد، برای دشمن مهم نیست که ما نیز با تاکتیکهای عملیات روانی آشنایی داشته باشیم یا خیر؛ منتهی زمانی که بتوانیم از این تاکتیکها در جهت رسیدن به اهداف خود استفاده کنیم، زنگ خطر برای دشمن به صدا در میآید. اینکه ما بتوانیم راهبردی صحیح تبیین کنیم، ارتباط برقرار کنیم، جریان شناسی کنیم و در نهایت نیز جریان سازی کنیم، برای دشمن غیرقابل قبول است.