سنگی بر گوری کتابی در گونهٔ خودزندگینامه از جلال آلاحمد است که در سال ۱۳۴۲ به نگارش درآمد، ولی تا ۱۳۶۰ منتشر نشد. آلاحمد این کتاب را به احترام همسرش، سیمین دانشور، منتشر نکرد؛ امّا پس از مرگش شمس آلاحمد آن را به چاپ سپرد.
آلاحمد سنگی بر گوری را در شش فصل و با یادداشتهای کوتاه و بههمپیوسته و به صورت تکگویی نوشتهاست و طی آن به بیفرزندی خود و همسرش سیمین دانشور و عقیمبودنش و تأملات و افکارش پیرامون این مسئله پرداختهاست.
آلاحمد در فصل اول که با جمله «ما بچه نداریم» آغاز میشود، «گره ناگشودنی» زندگیاش را مطرح میکند. او و همسرش پس از چهارده سال زندگی هنوز کمبود فرزند را در زندگیشان احساس میکنند. آنها پس از آزمایشهای مکرر درمییابند اشکال از آلاحمد است و او از روند ناخوشایند درمان در ایران و یکبار در اتریش میگوید؛ پزشکی در وین که بعدها درمییابد بهخاطر سقط جنین زنی که همسرش فرزند میخواسته، به دست شوهر و دوستانش مضروب میشود. او بیفرزندی را «مردن بالقوه» میخواند و سپس به معرفی بستگانش و فرزندانشان میپردازد.