درباره تاثیر مولفه های توانمندسازی مدل تعالی مدیریت بر کارکنان سازمان
در بسیاری از سازمانهای ایرانی، ناکارآمدی برخی نظامهای فعلی، نه تنها بهبود سازمان را موجب نمیگردند، بلکه باعث بدتر شدن شاخصهای عملکردی، رضایت و در نتیجه بهرهوری کارکنان میشوند. تعالی سازمانی را میتوان رشد و ارتقاء سطح یک سازمان در تمامی ابعاد آن دانست که شامل نیروی انسانی نیز میشود. ضرورت توجه به این امر زمانی بیش از پیش روشن میگردد که نقش تعهد سازمانی در اثر بخشی کارکنان در سازمان مشخص گردد، رشد شغلی عاملی تاثیر گذار در تعهد سازمانی میباشد و توجه به نقش این عامل در سازمان میتواند باعث رشد و پیشرفت کارآیی کارکنان در سازمان گردد. دلایل زیادی وجود دارد از اینکه چرا یک سازمان بایستی سطح تعهد سازمانی اعضایش را افزایش دهد. اولاً تعهد سازمانی یک مفهوم جدید بوده و به طورکلی با وابستگی و رضایت شغلی تفاوت دارد. برای مثال، پرستاران ممکن است کاری را که انجام میدهند دوست داشته باشند، ولی از بیمارستانی که در آن کار میکنند، ناراضی باشند که در آن صورت آنها شغلهای مشابهای را در محیطهای مشابه دیگر جستجو خواهندکرد. در نتیجه امروزه سازمانها، در محیطی کاملاً رقابتی با تحولات زیاد و شگفتآور باید اداره شوند. در این زمینه سازمانهایی موفق ترند که حاضر به خطر کردن بوده، تصمیمگیری را به پایین ترین سطح سازمانی ممکن ارجاع میدهند. این پارادایم جدید، بر مبنای قدرت بخشیدن به فرد بنا شده است. در این راستا، سازمانها به گونهای طراحی شدهاند تا از انرژی و توانایی افراد برای انجام کار، و تحقق هدفهای خود استفاده کنند. طبیعی است که اگر مدیران بتوانند توانمندی کارکنان سازمان را افزایش دهند، موجب توسعه و بهبود کار سازمان شدهاند.