ساده نیست دل کندن از آنچه با چهره و ظاهری آراسته وارد زندگی ما میشود و زنگی غیرواقعی اما خواستنی به؟آن میدهد؛دروغ های ریز و درشتی که مثل نقل و نبات میگوییم و با هزار ترفند آن ها را برای خودمان توجیه میکنیم؛تا جایی که خودمنا هم گاهی آن ها را باور میکنیم. دروغ های دوست داشتنی ما،منطقه امنی برای ما میسازد که بیرون آمدن از آن چندان خوشایند نیست؛گاهی حتی به یاد نمی آوریم که زندگی بدون این همه آلودگی و دوری از حقیقت،چگونه بود؟چطور ذهن را از به یاد سپردن این همه ناراستی ها رها کنیم و با دست کشیدن از دروغ،باز هم سربلند و شاد باشیم و از آرامش خیال لذت ببریم؟ کتاب دروغ های دوست داشتنی من راه رهایی از وابستگی غیر واقعی از دست رفته در بازی ای دروغین آشتی میدهد!