شاید احمق باشید جمله ی دستوری مضحکی به نظر برسد. آیا کسی در دنیا هست که بخواهد احمق قلمداد شود؟ شاید این جمله برای عده ی زیادی توهین تلقی شود. اما برای رنزو روسو، موسس شرکت دیزل، چنین نیست! او با رضایت کامل، کارهایی را انجام می دهد که بسیاری از مردم، آنها را احمقانه می پندارند. او کسانی را استخدام کرده که بیش از تجربه شان، تحت تاثیر شخصیت آنها قرار گرفته است. روسو گردهمایی های تبلیغاتی را ترتیب داده که در صنعت پوشاک بسیار جذاب به نظر می رسند. شرکت هایی که او تاسیس کرده، همگی براساس خلاقیتش شکل گرفته اند. او همه ی این کارهای حیرت انگیز را با موفقیت انجام داده و ثابت کرده که احمق بودن، چندان هم احمقانه نیست. رنزو در هجده داستان تاسیس شرکت دیزل و وقایعی را که از آن زمان تاکنون در این شرکت رخ داده، توصیف کرده است. توصیفات او نشان می دهند که چگونه شجاعت تصمیم گیری احمقانه و توانایی بررسی امور براساس آنچه هستند و آنچه می توانند باشند، در تاسیس شرکتی بسیار موفق به او کمک کرده اند. ماجراهای جذاب این کتاب را فردی موفق روایت می کند که به قدرت تنوع و تفاوت ایمان دارد و آن را به فلسفه ی زندگی و کار خود تبدیل کرده است.