این کتاب حاوی حکایتها و سرگذشت کسانی است که بیشتر آنها اسیر خاکاند. ولی سخنانشان هدایتگر است، چنانکه گویی اکنون در کنار ما زندگی میکنند. حکایتها داستانهای کوتاهی هستند که هرکس، با هر تفکر، هر شغل و هر مقدار زمانی میتواند از آنها استفاده کند. سعی داشتم در این خلاصه، حکایتها و نکتههای زیبایی را بیاورم و تا حد ممکن در ویرایش آنها و عدم استفاده از لغتهای دشوار و متروک کوشیدهام. در واقع، در حد و توان خویش سعی کردهام تمام مطالبی که در این خلاصه آمده است، در حد فهم عامهی مردم هنردوست و عزیزمان باشد. دراملای لغتهای بههم چسبیده نیز، گاهی سنتشکنی کرده و آنها را جدا نوشتهام. عنوان حکایتها را از متن حکایت انتخاب کرده و خواستهام حس کنجکاوی خواننده را برانگیزد، حالا موفق بودهام یا نه، قضاوت با شماست. به هر حال امیدوارم، شما خوانندهی عزیز از مطالعهی این کتاب لذت ببرید و از راهکارهای آن در زندگی خود استفاده کنید. آرزوی من سربلندی تمام کسانی است که به خود زحمت اندیشیدن میدهند و در راه دانش، از هیچ خطری نمیهراسند، و کسب دانش را حقِ تعالیِ انسانیِ خود میدانند و تمام نیروی خود را برای بهدست آوردن آن بسیج میکنند. پیامبر بزرگ اسلام (ص) چه زیبا فرمودهاند: «دانش اگر در ثریا هم باشد، مردانی از سرزمین پارس به آن دست خواهند یافت.»