درباره نقش نیم کره های مغز در آموزش و مدیریتِ دانش آموزانِ دردسرساز
هر ساله معلمان کاردان به علت اینکه از کشمکش با بچههای مزاحم خسته میشوند، قید تدریس را میزنند. بسیاری از کلاسهای درس بین بچههایی که میخواهند آزاد باشند و معلمانی که دوست دارند نظم برقرار کنند، به مناطق جنگی تبدیل میشوند. هر روز غروب هزاران تن از همکاران ما مأیوس، سرخورده و ناامید به خانه بازمیگردند. ما وارد حوزه آموزش شدیم چون خواهان موفقیت دانشآموزانمان هستیم و هر روز مغلوب بچههایی میشویم که به کمک ما بیش از هر چیز دیگری نیازمندند. حقیقتی تلخ و دردناک در قلبهای ماست که میگوید: به دانشآموزانی که حاضر به گوش دادن نیستند، نمیتوان درس داد. میدانیم که با دادوفریاد و سرزنش کاری از پیش نمیرود، اگر والدین عصبانی میتوانستند رفتار دانشآموزان را کنترل کنند، در این صورت بچّههایی که از خانوادههای ناآرام میآمدند، بسیار مؤدب میبودند. با از کوره در رفتن نمیتوانیم به کلاسهایمان کمک کنیم تا هیجاناتشان را کنترل کنند. مدارس، مکانهای پرخطری هستند. بر اساس آمار رسمی مرکز ملی آمار و اطلاعات آموزش و پرورش آمریکا، در سال ۲۰۰۷، حدود ۱.۵ میلیون نفر قربانی جرائم غیرمرگبار در مدارس شدهاند، که ۸۲۶۸۰۰ فقره سرقت و۶۸۴۱۰۰ مورد جرائم خشونتآمیز را شامل میشود. احتمال اینکه بچهها در درون مدرسه قربانی جنایت شوند بیشتر از بیرون مدرسه است. بیش از ۲۶۰۰۰۰ معلم در آمریکا از سوی دانشآموزان تهدید به ضرب و جرح شدند. گزارشها حاکی از آن بود که معلمان مدارس ابتدایی سه برابر بیشتر از معلمان دوره اول دبیرستان (مدارس راهنمایی) در معرض حملات فیزیکی قرار داشتند. میدانیم که بچههای دردسرساز را نمیتوان با افزایش مداوم میزان مجازات اصلاح کرد. بچّههای دردسرساز سرکشاند و مجازات آنها را سرکشتر میکند. هیچ انسان عاقلی خواستار تنبیه بچهها نیست. ما به تنبیه روی میآوریم زیرا راهکار دیگری بلد نیستیم. اکثر بچههای دردسرساز ذاتاً میخواهند که بخشی از فضای کلاس باشند و به همین دلیل است که به شدّت تلاش میکنند تا مورد توجه دیگران قرار گیرند. آیا اینکه دانشآموزان چه چیزی میخواهند امری بدیهی نیست؟ بچهها میخواهند بخندند و بازیگوشی کنند. سیستم آموزشی ما یعنی تدریس با استفاده از دو نیم کره مغز (WBT)، کلاسهایی ایجاد میکند که سرشار از شادی و سرگرمی توأم با نظم است. دانشآموزان به این دلیل قوانین ما را رعایت میکنند، که سرگرمکننده هستند. بچهها به بغلدستیهایشان درس میدهند، زیرا از معلمی کردن لذت میبرند. دانشآموزان با همکلاسیهایشان سخت کار میکنند تا چند دقیقه وقت برای تفریح و استراحت بیشتر به دست آورند، زیرا ما ساختارهایی برای آنها ایجاد کردهایم که بشدت سرگرمکنندهتر از پرت کردن حواس دیگران است. روش WBT بیش از اینکه سیستم سنتی مدیریت کلاس درس مدارس ابتدایی باشد، یک بازی جامع و سرزنده است. درست مثل همهی بازیها. در این بازی، هم تنبیه و هم تشویق وجود دارد... اما مثل رفتن به زندان در بازی مونوپولی تنبیههای ما نیز سرگرم کننده است. این است راز تدریس (WBT) که من پس از ربع قرن آزمایشهای ناموفق آن را آموختهام: اگر کل مغز دانشآموز درگیر یادگیری شود، دیگر هیچ فضای ذهنی ای برای رفتارهای دردسرساز باقی نمیماند. مهم نیست که کجا زندگی میکنید. هیچ فرقی نمیکند در مرکز شهر تدریس میکنید یا جایی کیلومترها دورتر از نزدیکترین جاده. این جنگ چریکی میان گروه دانشآموزان سرکش و معلمهای دست تنها در تمام جبههها یکسان است. بچههای آشوبگر قوانین را زیر پا میگذارند. حواس همکلاسیها را پرت میکنند. با دیگر آشوبگران متحد میشوند و به درون حصار سکوت عقب مینشینند و از ایستادن در مقابل بهترین تصمیمات معلمانشان لذّت میبرند... زیرا مغزشان فعالیتهایی را میطلبد که کلاس درس در اختیارشان قرار نمیدهد. مغز دکمهی خاموش و روشن ندارد و دائماً در حال یادگیری رفتارهای مثبت و منفی است. فکر نکنید که بچههای سرکش چیزی یاد نمیگیرند، بلکه با دقت و آگاهانه در حال یادگیری هنر شورش از یکدیگر هستند. این شورشیان به جای یادگیری پیچیدگیهای مسائل ریاضی و تفاوتهای ظریف اصطلاحات نوشتاری، در ارعاب و ترساندن تبحر پیدا میکنند و تحقیقات مستقل خودشان را در زمینه ایجاد آشوب انجام میدهند. ما باید تمام مغز دانشآموزان را درگیر یادگیری آرام کنیم و یا آنها را به حال خود رها کنیم تا به سرگرمیهای نامعلوم خود بپردازند. اگر شما هم دانشآموزانی دارید که سر جایشان نمینشینند یا بدون اجازه صحبت میکنند یا شلخته بازی درمیآورند (اگر اصلاً بخواهند فعالیتی انجام دهند) یا کسانی که آشکارا سرکش هستند، یا کسانی که در لاک خودشان فرو میروند، یا افرادی که با دلقک بازیهای عجیب و غریب کلاس را به هم میزنند، یا کسانی که دقیقاً میدانند چطور شما را از کوره به در ببرند، یا کسانی که برای خودشان یا دیگران خطرساز هستند، پس خواهش میکنم این کتاب را همراه با یک دستمال بزرگ در دست بخوانید. چون وقتی که این کتاب تمام شود هقهقکنان اشک شوق خواهید ریخت. معلمهای بیشماری از تکنیکهای روزانه ما استفاده میکنند و نقدهای تحسین آمیزی را به ما ارائه میدهند. بسیاری از مدرسان و شاید اکثریت آنها در مدارس مناطق فقیرنشین کار میکنند. گزارش های خبری اخیر نشان میدهد که «سن برناردینو» اولین شهری بود که صدها نفر از شرکتکنندگان در سمینارهای ما از آنجا میآمدند. این شهر در میان شهرهای آمریکا از نظر میزان فارغالتحصیلان دبیرستان رتبه آخر و از نظر جرم و جنایت، حائز رتبه اول بود. اگر دانشآموزانی دارید که والدینشان معتاد هستند، یا ناچارند برای رفتن به مدرسه از محلههای ناامن و پر از خلافکار بگذرند، یا کسانی که همیشه آمادهی درگیریاند، ما معلمان نیز همین مشکلات را داریم. با این حال معلّمان WBT طعم موفّقیت را در مدارسی میچشند که مثل بقیه مدارس آمریکا پر از درگیری و دردسر است. تمامی کنفرانسهای ما به صورت رایگان برگزار میشوند. ما تاکنون بیش از ۱۰ میلیون صفحه مواد آموزشی در اختیار همگان قرار دادهایم. ما تاجرپیشه نیستیم. WBT یک جنبش اصلاحی مردمی در زمینه آموزش است. در این کتاب مجموعهای کامل از دستورالعملهای مفصل برای آموزش دادن بچههای دردسرساز خواهید یافت. همچنین میآموزید که دیگر معلمان WBT ما، در سراسر کشور به چه چیزهایی دست پیدا کردهاند. ازاینرو برنامه ما نه تنها تفاوتهای چشمگیری در خصوص دانشآموزان مسألهساز شما ایجاد میکند، بلکه برای دانشآموزان وفادار شما نیز مفید است.