کتابی که میخوانید، روایت سوز دل است و عرق جبین. بهنظرم یکی از بزرگترین ارزشهایی که یک انسان میتواند در زندگی برای خودش در نظر بگیرد، «خودساختگی»ست. در این کتاب، روایتی خواهید خواند از چگونه خودساختهشدن. مسیر سختی که طی شد تا معنای واقعی کامیابی درک شود. کامیابی خود و کامیابی جامعه؛ که اگر این دو با هم کامیاب نشوند، معنایی که میخواهیم بهدست نخواهد آمد. صنعت بیمه باعث شد من به مفهوم و جلوهی دیگری از زندگی دست پیدا کنم و این کتاب را نوشتم تا هم راهنمای خودساختگی برای همهی کسانی باشد که در جستوجوی آن هستند و هم مشاور کسانی باشد که در بهترین حرفهی دنیا از نگاه من، یعنی بیمه میخواهند فعالیت کنند و موفق شوند. به شما وعده میدهم اگر این کتاب را بخوانید به هر دو خواهید رسید. هم از مسیری که برای رسیدن به موفقیت طی کردم، آگاه میشوید و میآموزید؛ و هم چموخم شغلی را یاد میگیرید که اگر درست دانسته شود، میتواند معجزهها کند.
جامعهی ما با همدلی و همراهی به بالندگی میرسد و بیمه فرصتیست تا این دو گنج اتفاق بیفتد. از جنبهی مشتری که نگاه کنی، همین آرامشبخشی به او در هر لحظه از عمر، ارزش بالایی خلق میکند که با کمتر ابزاری جز بیمه ممکن است. از جنبهی شاغلان این حرفه که نگاه کنی، کلاس انسانسازی میبینی. شغل بیمه را فقط فروش یک بیمه و کسب معیشت برای فعالان این حرفه نبین. در مسیر موفقشدن در این حرفه، ساخته میشوی، به پختگی میرسی و وقتی به مسیری که طی کردهای، نگاه میکنی، متوجه میشوی انسانی که امروز هستی، با آنکه در ابتدای راه بود، تفاوتی از زمین تا آسمان دارد؛ و چرا شغلی که هم معیشتت را فراهم میکند، هم باعث بالندگی روحت میشود، نتواند لقب بهترین شغل دنیا را بهدست آورَد. با من همراه بمان تا بگویم در زندگی من، روایت خودساختگی در بهترین شغل دنیا چگونه اتفاق افتاد. روایتی جالب است و آموزنده. آمادهای ادامه دهیم؟