ادبیات تطبیقی دانشی نوپاست که از دهههای آغازین قرن نوزدهم در اروپا (فرانسه) شکل گرفت و در اندک زمانی مرزهای کشورهای اروپایی را درنوردید و به دیگر قارههای جهان راه یافت. ماهیت این دانش نوپا چنان است که ادبیات (در معنای عام) همۀ ملتها را، بهویژه ادبیات ملتهای کهن و ریشهدار را با توجه به تأثیر و نفوذشان، به عرصه فرامیخواند و ازاینروست که امروزه کتابها و آثار پژوهشی منتشرشده در موضوع ادبیات تطبیقی پرشمار است.
کتاب درآمدی بر ادبیات تطبیقی: خاستگاه، مبانی نظری، چالشها در هفت فصل نوشته شده و در دسترس علاقهمندان ادبیات تطبیقی و ادبیات ایران قرار گرفته است. در این کتاب شکلگیری، خاستگاه، مبانی نظری و چالشهایی که این دانش از آغاز تا به امروز با آن مواجه بوده است و موضوعهایی چون ادبیات تطبیقی و مطالعۀ فرهنگها، ادبیات تطبیقی و ترجمه، کارکرد ادبیات تطبیقی و… بررسی میشود. از آنجا که ادبیات تطبیقی میراث مشترک ادبیات همۀ ملتهاست، بایسته است در جهان کوچک امروز از ظرفیتهای این دانش برای شناخت بهتر، رشد، تعالی روحی و همدلی ملتها بهرهگیری شود.