این صدای برخاسته شهر است. شهری که فریاد میزند، اما شنیده نمیشود. که فریادش در شلوغیهای خودش، لابه لای درگیریهای هر روزه آدمهاش گم میشود. شهرت میخواهد زشتیها و زیباییهای شهر را روایت کند. میخواهد مکانی باشد برای تجربهها به زبان مردمانش. مردمانی که روز و شب شهرشان را دیدهاند، شنیدهاند و چشیدهاند. شهرت نشریهای است درباره شهر.