این کتاب نخستین اثر مستقّل درخصوص فیلون است که به زبان فارسی ترجمه شده است و البته آخرین آنها نیز نخواهد بود. فیلون فیلسوف است، اما فیلسوفی است که به حوزه دین و فلسفه توأمان اعتناء کرده است. او را باید نخستین فرد در دفتر معرفت دانست که در بستر دینی، به تفکر فلسفی نشست و آثار گوناگونی در این خصوص نگاشت.
فیلون به روزگاری و در زمانی میزیست که باید از دینداری خویش در برابر عقلمداری و علممحوری مردمان اطراف خویش به دفاع نشیند.
فیلون با عقل به سراغ کتاب خدا رفت و نه با ایمان؛ وی به سه گونه عقل را به کتاب پیوند زد. یا عقل و کتاب با هم سازگارند که زهی سعادت! اما گاهی سخن خدا، چیزها دارد که عقل پذیرای آن نیست. و عاقبت، گاهی باید بر کتابُ لله، لباسی پوشاند که مقبولِ چشمِ خرد باشد. فیلون از این نوعِ اخیر آغاز میکند، یعنی آنجا که باید منقولات کتاب خدا را به گونهای مطرح کرد که عقل و دانش بپذیرند.