از بین رفتن بینایی ناگهانی اعضا یک جامعه، به یکباره کل جامعه را دچار بحران و در صورت تداوم به کام مرگ تدریجی میکشاند.
پلیس، شهرداری، سازمانهای آب و برق، سیستم توزیع مواد غذایی و از همه مهمتر قانون هم زیستی انسانها در کنار یکدیگر و تقسیم کار اجتماعی، همگی از کار میافتند. انسان متمدن و شهرنشین تمام قوانینی را که در طی سالیان سال به رشته تدوین در آمده و وضع گردیده به حکم اضطرار برای حفظ بقا خود به فراموشی میسپارد و به موجودی شبیه انسان هزاران سال پیش تبدیل میشود که برای تامین نیازهای غریزیاش دست به هر کاری ولو کشتن و استثمار همنوع خود میزند.