
توقف ناگهانی در ایستگاه جمجمه
نسخه الکترونیک توقف ناگهانی در ایستگاه جمجمه به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره توقف ناگهانی در ایستگاه جمجمه
رسکاپ در ایستگاه کتاب میخواند. منتظر بود تا مسافران شابیانهور را صدا بزنند. ازدحام جمعیت دوروبرش آنقدر زیاد شده بود که دیگر روی کتاب، تمرکزی نداشت. دستی به موهای کوتاه و خرمایی رنگش کشید و دکمهی بالایی پیراهنش را باز کرد. هوا به شدت گرم بود. دلش میخواست به دختر نادیدهای که قرار است فردا ببیند، فکر کند. دختری با قدبلند، کَمَری باریک، چشمانی سبز و موهایی بلوند و لَخت. از تصوّر دختر رویاهایش خندهاش گرفت. شاید رویای تمام پسرهای جهان همین باشد. قطعاً هیچ پسری رویای دختری زشت و بدقواره با هیکلی چاق و صورتی پُر از جوش را نمیبیند. تا جایی که تجربیات بیستوپنج سالهی زندگیاش نشان میداد، کم پیش میآید رویاهای زندگی با اصل زندگی منطبق باشند. درست مثل تمام رویاهای دست نیافتنی او... -از متن کتاب-
نظرات کاربران درباره توقف ناگهانی در ایستگاه جمجمه