در خلال دوره نسبتا طولانی که روی این کتاب کار میکردم بخت یارم بود و از مشورت و یاری بسیاری از افراد بهرهمند شدم. اندیشه اولیه آن نخستین بار در اثنای گفتگو با دوستم، سمیر صایع، که یک خوشنویس و منتقد هنری است، در ذهنم جوانه زد. او بود که به من کمک کرد تا طرح گردآوری و ترجمه سخنان و داستانهای عیسی [ ع ] در نوشتههای عربی ـ اسلامی را سامان دهم. سالها گذشت و در این مدت هر سخنی از عیسی [ ع ] که در مطالعاتم در آثار عربی به چشمم میخورد، توجهم را جلب میکرد و بدقت در آن مینگریستم. این سخنان را روی تکه کاغذهایی مینوشتم و آنها را در پوشهای نگه میداشتم که به مرور زمان رنگش به زردی گرایید. برای آنکه بتوانم تجزیه و تحلیل مطالب را به نحو متمرکز و دقیقی انجام دهم، درباره این موضوع چند سخنرانی در بیروت و جاهای دیگر ایراد کردم، و من سپاسگزار علاقه و ذکاوت آن جمع زیادی هستم که پای سخنانم نشستند. اما پیشرفت اندکی در کار حاصل میآمد. در این بین، پای کتاب دیگری به میان آمد و وقتی کارِ نگارش آن را به سرانجام رساندم، باز من ماندم و کتاب عیسی [ ع] که میبایست توجهم را مصروف آن میساختم.