روح و جسمت یک نوازش درست و حسابی طلب می کند… یک حال خوب، یک هوای پرنسیم، یک چشم انداز زیبا تا افق، یک تکیه گاه محکم، یک چشم امیدوار.
یک کسی که مثل همه نباشد. همیشه باشد، هر جا و هر وقت که تو هوایش را کردی، او هوای تو را با قطره قطره باران وجودش، لطیف کند.
هوای بارانی نه؛ هوای آفتابی بارانی. هم آفتاب باشد، هم روشن باشد، هم قطره های باران.
دل پر از عقده، برای آدمهای ضعیف است. این عقده ها، کینه و نفرت و نفرین می آورد. این دل را نمی گویم، که به درد زباله می خورد.
دل خسته را می گویم که همه ی زار و نزار دنیا را ریخته دور و حالا دل، می خواهد یک کسی را داشته باشد که نورانی باشد… سرعتِ نورِ حضورش و قدرت تابش وجودش، وجود را روشن کند، ذهن را آرام کند، تپش قلب را منظم کند، اشک چشم را راه بیندازد و…