(گفت اینجا یک پنجره برایت باز میکنند تا لذت را نشانت بدهند، اما هیچوقت از در خانه راهت نمیدهند. همیشه همان پشت پنجره میمانی با همان بهرهٔ اندک. غریبهای همیشه؛ نه اهل خانه! من این را وقتی با پروفسور و سوفی و فرنز کار میکردم بیشتر فهمیدم. سینا میگفت برای پروژههایشان، مغز و استعداد ما مغتنمترین فرصت است، اما برای مدیریت کردن عقل بشری، ما جهان سوم محسوب میشویم! پشت پنجره نگهت میدارند اندازهای که خودشان از وجودت استفاده کنند.)