زندگی با همسری که محقق است و باید برای انجام تحقیقات خود هربار به گوشه و کنار این سرزمین پهناور رفتوآمد کند، نتیجهاش میشود زندگی با کولهباری از مشاهدات فرهنگها، قومیتها و لمس کردن آداب و رسوم مردمی که در جمع نام ایران را میسازد.
ارتباط با گروه ادبی سیمرغ زمینهای شد تا تصمیم بگیرم خاطرات و اتفاقاتی که در طی این سالها کسب کردهام با تخیل آمیخته کنم و آنها را در قالب داستان نوشته و ثبت کنم. شاید آشنایی من با این گروه دومین هیجان زندگی من پس از داشتن چنین همسری است.
هرکدام از این داستانها هستهای واقعیت درون خود دارند که شاید فقط برای من عیان باشد.