- دربارهی کتاب رستاخیز:
«رستاخیز» حماسهایست از بیدار شدن وجدان آگاه عضوی از جامعه که خطایش بیجریمه و جرمش بیمجازات مانده است؛ جرمی که سرنوشت دختر بیگناهی را رقم میزند و او را به منجلاب فساد و گمراهی سوق میدهد و بعد هم به سیبری و محکومیت به اعمال شاقه.
این کتاب، آینۀ تمام نمای سراسر زندگی تولستوی است. قهرمان داستان خود وی است و اگرچه ماجرایی را که هستۀ اصلی کتاب را تشکیل میدهد، دوستش که جزو هیأت منصفۀ دادگاههای پترزبورگ است برایش تعریف کرده: «در ژوئن ۱۸۷۷ زن خودفروشی بهنام روزالی در پترزبورگ محاکمه و بهناحق برای جرمی که مرتکب نشده محکوم میشود. یکی از اعضای هیأت منصفه که درگذشته او را فریفته، بازش میشناسد و بر اثر یک سهلانگاری و حتی سوءتفاهم میان اعضای هیأت منصفه، بهزندان با اعمال شاقه محکوم میشود.»«رستاخیز» اثری است که اگر اهمیتش بیشتر از «جنگ و صلح» و «آناکارنینا» نباشد، دستکمی هم از آنها ندارد، منتها در زمینهای کاملاً متفاوت با آن دو.
در رستاخیز جوانی اصیلزاده و اشرافی، عاشق ندیمهٔ زیبا و جوان عمههایش میشود و دامن وی را لکهدار میکند.ندیمهٔ جوان به عالم فساد و فحشا سقوط میکند و سالهای متمادی برای تأمین معاش خود، به خودفروشی میپردازد تا اینکه قتلی صورت میگیرد و ندیمهٔ معصوم به عنوان متهم درجه اول در دادگاه حاضر میشود. جوان اصیلزاده که ده سال قبل دامن دختر جوان را لکهدار کرده است، جزو هیأت منصفه است.
جوان اصیلزاده وقتی در دادگاه زن جوان را ملاقات کرده و از سرنوشت شوم و دردناک وی آگاه میشود، میفهمد که به دلیل یک لحظه کامجویی او چگونه دختر بیگناهی به مغاک انحطاط و تیرگی سقوط کرده است و در همین لحظه روح او دچار تحول و تغییر میشود و برای جبران گناه خود به پا میخیزد ولی آیا میتواند آب رفته را دوباره به جوی باز گرداند و سعادت ازدسترفتهٔ دختر جوان و نگونبخت را به او بازگرداند. او سرانجام دست به اصلاح خود می زند و تمام داراییهای خود را به فقرا میدهد، از نازو نعمت دست میکشد و به کمک به مردم روی میآورد. کارهایی که قبلاً با اشراف انجام میداده، دیگر هیچ ارزشی برایش ندارند. دوستان اشرافزادهاش به او می خندند و او را دیوانه قلمداد میکند. او تصمیم میگیرد که با ماسلوا ازدواج کند. تولستوی در این رمان تصویری غمانگیز از طبقات فقیر جامعه ارائه می دهد و بر ظلم و ستمی که اشراف بر این طبقه روا میدارند، تاکید میکند.
- دربارهی نویسنده:
لِو نیکلایِ ویچ تولستوی متولد ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در روسیه و درگذشته در ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میباشد. از برترین آثار او میتوان به جنگ و صلح و آناکارنینا اشاره کرد. لئو تولستوی از محبوبیتی جهانی برخوردار است و حتی در روسیه، سکه طلایی به یادبود او ضرب شدهاست.