شاید پای تو بوی خوبی بدهد.
اصلاً شاید بوی خیلیخوبی بدهد
اما من تا وقتی که ازم خواهش نکنی امکان ندارد پایت را بو کنم!
جوجه و نابغه یکدیگر را میبینند. تکخال هم از راه میرسد. جوجه خیلی مودب است و هیچکاری را بدون لطفاً و خواهش میکنم انجام نمیدهد. نابغه آنطور که به نظر میرسد، خیلی هم نابغه نیست. تکخال هم فقط دلش را برای یک ناهار خوشمزه صابونزده.
ماجراهای جوجه و نابغه، روایتی از سوءتفاهمهاست که مدام هم تکرار میشود و سیسی بِل (Cece Bell) ثابت کرده که دقیقاً میداند کودکان به چه چیزی نیاز دارند.