کارلو کاسّولا یکی از برترین نویسندگان ایتالیایی نسل بعد از جنگ دوم جهانی است. او را از پیشاهنگان جنبشی میدانند که در فرانسه به شکل و شمایلی دیگر، «رمان نو» نام گرفت. آثار کاسّولا البته برخلاف نمونههای فرانسوی رمان نو عمدتاً دربارۀ زندگی مردم عادی توسکانای ایتالیاست. آثاری پر از تصویرهای دقیق و گیرا با بهرهگیری فراوان از کنش. عنصر مهم در آثار او پرداختن به مضامین زندگی سخت مردم توسکاناست که به کانون فرهنگ ایتالیایی بعد از جنگ تبدیل شد. کاسّولا واقعیت را، بدانگونه که هست، میبیند و بازنمایی میکند بیآنکه در دام آرایهها و صنایع بیانیِ سبکی بیفتد. از این زاویه میتوان او را نمایندۀ ناتورالیسم ایتالیایی خواند. فراواقعگرائی که شیفتۀ زندگی رقتبار تودۀ مردم است؛ کارگران، صنعتکاران، و دهقانها. قهرمانهای آثار او ــ اگر البته قائل به وجود قهرمان در آثار کاسّولا باشیم ــ همینها هستند...
در هر حال «بُرش جنگل» حکایت زندگی پنج مرد در جنگل توسکاناست که به بریدن درختها و فروش چوب و آماده کردن زمین برای دور بعدی مشغول هستند. یعنی همانها که شیوۀ زیستشان عمیقاً نویسنده را متأثر میکند. در بین این پنج نفر ما با ماجرای بیوهمردی روبهرو هستیم که بهتازگی همسرش را از دست داده و با دو دختر کوچکش تنها مانده است. کاسّولا به احتمال قوی همانطور که خود در جایی اشاره کرده این رمان را زمانی نوشته که خود همسرش را از دست داده بوده و حال و روز قهرمان داستان در واقع بیانگر احوال خودِ اوست. شاید همین نکته علّت تفاوت «بُرش جنگل» با دیگر داستانهایش باشد.
کاسّولا افزون بر داستانهایش، کتابهای دیگری هم دارد. یکی از آنها پژوهشی است دربارۀ «معدنچیان مارِمّا» با همکاری لوچانو بیانچاردی. و همچنین کتابی مختصر دربارۀ سفرش به چین. او علاوه بر نویسندگی مدت زمانی مدید معلم بود و در این بین به کار روزنامهنگاری نیز میپرداخت. بسیاری از منتقدان شیوۀ گزارشگونۀ داستانهای او را با پیشۀ محبوب او، روزنامهنگاری، مرتبط میدانند.