رشد تصاعدی اطلاعات که مشخصهی تجارت مدرن است، نیاز به یادگیری را بیشازپیش مهم میسازد؛ اما حجم زیادی از آنچه باید یاد بگیریم و سرعتی که باید آن را بیاموزیم، میتواند دلهرهآور باشد. تا آنجا که مدلهای قدیمی کسب یادگیری ما را شکست میدهد. مقابله با این چالش، مستلزم تفکر جدیدی در مورد چگونگی کسب دانش و مهارت و نحوهی استفاده از منابع یادگیری است که میتواند با اقتصاد دانش همگام باشد. یادگیری و آموزش غالباً مترادف تلقی میشوند، اما اینطور نیست. آموزش نحوهی انتقال دانش است. از یادگیری که روش داخلی ما برای پردازش اطلاعات به دانش است، پشتیبانی میکند. اما ازآنجاکه راههای زیادی برای یادگیری وجود دارد، یک استراتژی یادگیری مؤثر باید از آموزش فراتر برود. برخی از لغتنامهها یادگیری را با فعالیتهایی مانند آموزش یا تعلیم برابر میدانند. دیگران از دیدگاههای شناختی وسیعتری مانند دانش یا مهارت حکمت یا تعاریف رفتاری معتبر علمی، مانند تغییر رفتار در نتیجهی تجربه، استفاده میکنند. درحالیکه همهی این تعاریف مفید هستند، ما میتوانیم در تعریفِ یادگیری، بهنحویکه در زمینهی سازمانها و مشاغل تأثیر میگذارد، پیش برویم.
یادگیری چیست؟ در تجارت، یادگیری وسیلهای برای رسیدن به هدف است. بهطورکلی، این هدف افزایش عملکرد نیروی کار است که به نوبهی خود ارزش آن را برای شما نشان میدهد. محصولات و خدمات بهتر، هزینههای کمتر و وضعیت رقابتیتر در بازار نوآوری، بیشتر، بهرهوری افزایش سهم بازار و غیره را نشان میدهد. در زمینهی تجارت، یادگیری فرایندی است که طی آن افراد مهارتها یا دانش جدیدی بهمنظور افزایش عملکرد خود کسب میکنند. شرکتها از فروشندگان میخواهند که تکنیکهای جدید فروش را بیاموزند تا بتوانند نتایج فروش خود را بهبود بخشند و به نتیجهی نهایی کسبوکار برسند. یک هتل میخواهد که کارکنان میز خود در مورد خدمات مشتری، بیشتر بیاموزند تا بتوانند برای مهمانان مفیدتر باشند و در نتیجه، هتل بتواند نرخ اشغال را افزایش دهد و وفاداری به نام تجاری را تقویت کند. آنها لولهکشی مستقل را برای یادگیری و روش جدیدی برای تعمیر ترکیدگی لولهها بکار میبرند تا بتواند کار را سریعتر انجام دهد و بنابراین مشتریان بیشتری در همان زمان مدیریت کند. خانههای سرمایهگذاری میخواهند کارگزاران سهام خود در مورد استراتژی سرمایهگذاری اطلاعات بیشتری کسب کنند تا بتوانند سطح بالاتری از خدمات به مشتریان را ارائه دهند، درحالیکه شرکت میتواند میزان داراییهای تحت مدیریت خود را افزایش دهد. در هر مورد، یادگیری به فرد یا گروهی از افراد این امکان را میدهد تا سریعتر و باهوشتر کار کنند تا این که خود و سازمانها یا کارفرمایان آنها از مزایای تجاری بهرهمند شوند.