- مشاور املاک دیروز، داستاننویس امروز:
«کَمیل دیمایو» نویسندهی آمریکایی است که در سنآنتونیو متولد شده است. او سالها سابقه در مشاورهی املاک را کنار گذشت تا به یک نویسندهی تماموقت تبدیل شود. کمیل دیمایو تا کنون در شهرهای گوناگونی چون تگزاس، کلرادو، پنسیلوانیا، ویرجینیا و کالیفرنیا زندگی کرده و به کشورهای مختلفی نیز سفر کرده و با افراد سرشناسی چون مادام ترزا، پاپ ژان پل دوم و پل مککارتنی ملاقات نموده است. دیمایو در این سالها چند رمان منتشر کرده است که مهمترین آنها «خاطرهی ما»، «پیش از آنکه باران ببارد»، «غریبههای زیبا» و «راه زیبایی» نام دارند. کتاب حاضر سال ۲۰۱۷ منتشر شد و ترجمهی فارسی آن سال ۱۳۹۹ به چاپ رسید.
- پشت دروازههای پشیمانی:
زنی به نام دلا که بهخاطر قتل خواهرش یولا سالها پشت میلههای زندان بوده، سرانجام به خانه برگشته و قصد دارد رازهایی از این جنایت فاش کند. از طرفی خبرنگاری به نام مایک در شهر میچرخد و به تحقیق دربارهی نقاشی از چهرهی یولا مشغول میشود؛ نقاشیای که شایعه شده از چهرهی یولا در آن اشک میریزد. همزمان، زنی به اسم پالوما نیز به این شهر میآید تا از مادربزرگش مراقبت کند. هر یک از شخصیتهای داستان بهدلیلی این شهر گرم و دورافتاده را انتخاب کردهاند؛ شهری که «دروازهی پشیمانی» نامیده میشود. اما سرنوشت حوادثی پیشبینیناپذیر را سر راهشان قرار داده و زندگیشان را دگرگون میکند.
- برشهای از کتاب:
قطرههای باران در سنگ نفوذ میکنند، نه از شدت بارش؛ بلکه به سبب بارش مداوم.
وقتی مسیرت را هموار کرده باشند، سخت است بفهمی واقعاً در کاری خوب هستی یا نیستی.
این قانون اول روزنامهنگار بودن است، هیچ قانونی وجود ندارد.
بعضیوقتها بهترین کار این است که یک زن رازهایش را برای خودش نگه دارد.
فداکاری کردن راهی برای پذیرش توبه است. فضیلت قرار دادن نیازهای دیگران پیش از نیازهای خودت.
روزنامهنگاران و سیاستمداران درست مثل هم بودند. بیشترشان برای دلایل بشردوستانه وارد عرصه میشدند؛ که صدای بیصدایان باشند اما برق قدرت، پول و غرور، تمام عیوب اصلی، وسوسهبرانگیز بودند. آنها که بهواقع خوشقلب بودند، از میدان به در میشدند. آنها که بازی را یاد میگرفتند، باقی میماندند.
فهمیدن اینکه تمام آنچه همیشه میدانستی و به آن امید داشتی، دیگر از دست رفته است به جای خود، اینکه تمام این چیزها را در عینیت تیرهوتارش ببینی، کُشنده بود.
- کتاب صوتی پیش از آنکه باران ببارد:
نشر صوتی آوانامه با همکاری «انتشارات کتاب کولهپشتی» نسخهی صوتی کتاب «پیش از آنکه باران ببارد» اثر «کَمیل دیمایو» را با ترجمهی «فرزانه صائبیمطلق» و صدای «مریم پاکذات» تولید کرده است.
زیبا، دلنشین،جذاب و دوست داشتنی
داستانی که خشونت و عشق را به هم آمیخته، ابتدای کتاب گاهی توصیف ها زیاد و خارج از حوصله خواننده است ولی آفریدن صحنه های ناب عشقی عمیق و وفاداری محض آنرا جبران میکند، کتاب حس عمیقی دارد که در عین روایت صحنه های دردناکی که نویسنده خلق کرده و خواننده عمیقا همدردی میکند ، آرامشی دوست داشتنی از عشق و فداکاری را منتقل میکند که با صدای جذاب خانم پاک ذات دوچندان میشود
من این کتاب رو دوست داشتم و شنیدنش رو به دوستان کتابخوان توصیه میکنم
4
من دوسش داشتم🙂
صدای خانم پاک زادهم دوست داشتم،کاملا سلیقه ایه!به نظرم خیلی اروم پیش میرفت و به دل مینشست
داستان هم روند جالبی داشت،اول قبول آخر داستان برام سخت بود ولی فک کردم مثل خیلی چیزایی که شاید فقط ما ایرانیا بتونیم درکش کنیم هم مسایلی بوده که توی زمان خودش توی ی کشورهایی و ادیانی درست و ارزشمند بوده
5
من بدون در نظر گرفتن نویسنده تا اسم راوی و خانم پاک ذات رو میبینم کتاب را حتما انتخاب می کنم و حتما می خرم
داستان اینکتاب را دوست داشتم و صدای راوی باعث میشد برایم درست مول یک نمایشنانه باشد
1
واقعا نمیتونم با صدای خانم پاک ذات ارتباط برقرار کنم ،هر کتابی که ایشون راوی باشه ازش میگذرم 🥺🥺
5
حالخوبکن ✨
انگیزهبخش 🚀
آرامشبخش 🌱
اجرای روان 🎙️
تلخ ☕️
پربار 🌳
خب باید بگم که برعکس نظراتی که راجب کتاب ،پایانش یا گوینده خوندم باید بگم من (یک کتابخون قهار ) واقعا دوستش داشتم و پایانش دقیقا سلیقه من بود 😌
3
اجرای روان 🎙️
سرگرمکننده 🧩
انگار یه فیلم ببینی اولشو اصغر فرهادی بسازه،آخراشو مسعود ده نمکی😑
خیلی خوب شروع شد،ولی بد تموم شد...
ولی اجرای راوی رو خیلی دوست داشتم.
4
واقعا کسایی رو که به صدای خانوم پاک ذات ایراد میگیرن رو درک نمیکنم
1
صدای راوی بسیار خسته کننده و بی کیفیت.
اصلا نمیتونید با داستان ارتباط برقرار کنید.
4
من فایل نمونه را گوش دادم و لحن و صدای راوی دلیلی بود که از خرید فایل صوتی منصرف شدم.
5
خانم پاک ذات قانتزی برامون بخونید بازی تاج و تخت یا ویچر رو با جناب سلطان زاده بخونید برامون