گلبرگِ برافراشتۀ دریا یک اثر داستانی است. نامها، شخصیتها، مکانها و حوادث' حاصل تخیل نویسنده هستند یا استفادۀ خیالی از آنها میشود. هرگونه شباهت به وقایع واقعی، محلها یا اشخاص، زندگی یا مرگ، کاملاً تصادفی هستند. داستان این کتاب در مورد پزشک جوانی به نام ویکتور دالمائو است که وقتی درگیر جنگ داخلی اسپانیا میشود، یک تراژدی از خود بهجا میگذارد که زندگی و همچنین سرنوشت کشورش را تا ابد تغییر داد. به همراه زنبرادرش، روسر بروگوئرا نوازندۀ پیانو، بهاجبار از بارسلونای عزیزش خارج شده و ترک وطن میکند. هنگامیکه فرصت پناهندگی در شیلی پیش میآید، سوار کشتی میشوند که شاعر پابلو نرودا برای «گلبرگِ برافراشتۀ دریا و انبوه نوشیدنی و برف» وعده داده شده، کرایه کرد. آنجا گرفتار یک دسته شخصیتهایی میشوند که طی چهار نسل با عشق و تراژدی مواجه میگردند و تقدیرشان این بود تا شاهد آزادی و سرکوبی باشند که سرتاسر دنیا روی میدهد.