اساطیر در نوشتههای بیضایی جایگاه مختص به خود را دارد. او اغلب با اهرم اسطوره به نقد مناسبات امروزی میپردازد.
"سرزدن به خانه پدری" دربرگيرنده زندگينامه و مصاحبههای بهرام بيضايی به كوشش جابر تواضعی است.
گهگاه خواب دخترکی میبینم کم سال/ که قرار است روزی مادر من باشد./ دخترکی که بازیهایش شبیه بازی نیست/ و کارنامه درخشانش/ با اشک دوری از مادر شسته شده!/ توپش را زمین میزند، و میشمرد؛/ و آن چه میشنود چیزی نیست/ جز صدای توپش – و دلش!/ رنگ پریدهاش را لبخندی زینت نمیدهد/ خودش را میبیند در آینه؛/ همبازی خودش!/ لی لی کنان از خطها میگذرد؛/ و چون میگذرد از ته خط؛/ میماند میان نرفتن و رفتن/ فکر میکند به من/ - به غریبهای-/ که قرار است روزی فرزند او باشد/ و...