0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  سه داستان کوتاه ژاپنی نشر سیفتال

کتاب سه داستان کوتاه ژاپنی نشر سیفتال

کتاب متنی
درباره سه داستان کوتاه ژاپنی
همان‌طور که می‌دانید، در غرب بودم اما مدتی که این‌جا بوده‌ام، نتوانسته‌ام کار ثابتی گیر بیاورم یا مدرک دانش‌گاهی بگیرم. تمام آن‌چه با خود به خانه آورده‎ام، کلکسیون کنسرت، اپرا و برنامه‎های تئاتر، همچنین نقاشی‎هایی از بازی‌گران زن بوده است. حالا سی سال تمام دارم اما با فاصله‎ی زیادی که تا آمادگی برای تشکیل خانواده دارم، روزهایم را در اتاق تک نفره‎ی املاک پدرم سپری می‌کنم که پشت زندان ایشی‌گایا قرار دارد. دروازه‎ی واقعاً با ابهتی دارد و اطراف آن، درختان بلند رویشی انبوه و سرسبز داشته‎اند. مطمئنم می‌توانید فقط با پرس‌وجو درباره‌ی پدرم آن را راحت پیدا کنید. من احتمالا، فعلا همین جا خواهم بود، بی‌‌آن‌که مشغول کاری باشم. در واقع، ممکن است مجبور شوم بقیه‎ی عمرم را به همین شکل سر کنم. موضوع این نیست که از یافتن خود در چنین وضعیتی متعجب شده‎ام. سؤال این که وقتی به ژاپن بازگردم، چه کاری باید انجام دهم، همان سؤالی‌ست که وقتی غرق موسیقی یا سرمست دلبری بودم یا در پناه برگ‎های بهاری به سِن چشم می‌دوختم، مرا بر می‌آشفت. اعتراف می‌کنم ناتوانی‎ام در حل‌کردن این مشکل عذاب‎آور و نه هر گونه اشتیاق لاابالی‎گرانه‎ام نسبت به هنر بود که آدم بی‌بنیه‎ای هم‌چون من را قادر ساخت، تنهاییِ زندگی‌کردن در خارج، آن هم برای مدتی چنین طولانی را تاب بیاورد. در یک کشور خارجی، مادامی‌که به سلامتی آدم آسیبی نرسد، نگرانی برای گرسنگی‌کشیدن لزومی ندارد. آدم می‌تواند تمام نگرانی از آبرو را وانهد و به آگهی‎های روزنامه برای یک پیش‌خدمت یا فروشنده‌شدن و هر چه بخواهد پاسخ دهد. بدون لقب مزورانه‎ی «آقای محترم،» آدم دیگر نیاز شرم‎آور به فریب‌دادن دیگران را احساس نمی‌کند. فرصت این را می‌یابد به حقایق پنهان جامعه پی ببرد و سرشک و اندوه راستین زندگی را لمس کند. آه، اما وقتی آدم به زادگاهش باز می‌گردد که هیچ جایی گرفتارکننده‎تر از آن نیست، محیط اطراف دیگر اجازه‎ی آن آزادی را نمی‌دهد و دیگر نمی‌توان به سادگی از اقتضای جای‌گاه اجتماعی فراتر رفت. مانند قایقی پارویی در اقیانوسی مه‌گرفته، مسیر روشنی پیش رویم نبود، وقتی به بندر کوبه با آن خانه‎های شیروانی کم‌ارتفاع و درخت‎های کاج در هم تنیده، غول‌پیکر و سیاهش پا گذاشتم، هیچ برنامه‎ای برای آینده نداشتم. با خود فکر کردم، به جای رفتن به توکیو، جایی که افراد زیادی من را می‌شناختند، شاید بتوانم مخفیانه آن‌جا بمانم. همان لحظه، صدای فریادی از ته دل به گوشم رسید، صدای بم و رسای کسی که از سکوی شلوغ کشتی بالا می‌آمد.

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
349.۸۰ کیلوبایت
تعداد صفحات
57 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۱:۵۴:۰۰
نویسنده آکوتاگاوا
نویسنده دومگروه نویسندگان
مترجم شادی سلطان زاده
ناشرنشر سیفتال
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
Three Japanese Short Stories
تاریخ انتشار
۱۴۰۰/۱۱/۱۷
قیمت ارزی
3 دلار
قیمت چاپی
25,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۳۴۹.۸۰ کیلوبایت
۵۷ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
12,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
سه داستان کوتاه ژاپنی
آکوتاگاوا
نشر سیفتال
منتظر امتیاز
12,000
تومان