ولری از سهسالگی که بهخاطر نازیها مجبور شد از وطنش بگریزد، دیگر پایش را در پاریس نگذاشته است.حالا این زن جوان که کسی را جز پدربزرگ پیرش، وینسنت، ندارد باید به پاریس نزد او بازگردد. او تنها کسی است که از سرنوشت پدر و مادرش اطلاع دارد. آیا این دو میتوانند مرهمی بر آلام یکدیگر باشند؟ ولری بهدنبال پایانی افسانهای نیست و فقط میخواهد حقیقت را بشنود، اما این راز ویرانکننده که وینسنت سعی دارد از نوۀ خود پنهان کند چیست؟
رمان بهیادماندنی و خواندنی راز پاریس روایتی است از عشق، ترس و شجاعت در دوران جنگ. خود را غرق در پاریسی خواهید یافت که صدای پوتینهای سربازان روی سنگفرش خیابانها طنینانداز است و زمزمههای رازآلود شهر را فراگرفته است.