معلم بچهها، خانوم موریسِن که یک گربهی مهربون بود، وارد کلاس شد.
اون یک بار لامپ کلاس رو روشن و خاموش کرد تا بچهها سرجاشون بشینن و به حرفهاش گوش کنن.
بعد رو به کلاس گفت: "همونطور که میدونین، هفتهی آینده روز شکرگزاریه. برای اینکه این روز رو جشن بگیریم و حسابی خوش بگذرونیم، از تکتک شما بچهها میخوام یک عکس از چیزی که امسال بیشتر از همه بخاطرش شکرگزار بودین رو به کلاس بیارین."
وقتی زنگ مدرسه به صدا دراومد، خانوم موریسِن به دانشآموزهاش یادآوری کرد که عکسهاشون رو فراموش نکنن.
چون اونها به تعطیلات آخر هفته میرفتن، به اندازهی کافی وقت برای پیدا کردن عکس مورد علاقهشون داشتن.