جری جوان آمریکاییست که دست بر قضا از یکی از روستاهای مرزی ایتالیا سر درمیآورد و با دختری به نام کنستانتین آشنا شده و برای نزدیک شدن وارد یک بازی میشود ...
"حیاط هتل دولاک با نیم دوجین میز و صندلی، یک طوطی سبز و قرمز که به میلهای زنجیر شده و یک تاکستان سایهدار کوچک با انبوه درختان مو برای نوشیدن قهوهی صبحگاهی جای دلپذیری است، ولی بعد از ظهرها اصلا به درد نمیخورد، چون خیلی آفتاب میگیرد..."